فاطمه هاشمی: خاطرات آیتالله هاشمی نمونه ندارد/ صاحبان زور و قدرت همچنان در پی حذف نام و تفکرات روشنگرانه ایشان هستند
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۰۱۷۸۷
فاطمه هاشمی با تأکید بر اینکه خاطرات آیتالله هاشمی منحصر به فرد است و در کشور نمونه ندارد، گفت: با اندوه فراوان باید بگویم که امروز حال مردم کشورم اصلا خوب نیست؛ همان مردمی که ولی نعمتشان میخواندی و همیشه میگفتی همه چیز ما مردم بوده و هستند؛ و اگر مردم نبودند، نه انقلاب پیروز میشد، نه در جنگ توفیق داشتیم و نه بر توطئههای داخلی و خارجی فائق میآمدیم؛ و تو برای سربلندی و شادی آنها خوندلها خوردی و زخمزبانها شنیدی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش خبرنگار جماران، فاطمه هاشمی در مراسم هفتمین سالگرد ارتحال آیتالله هاشمی رفسنجانی با تأکید بر اینکه خاطرات ایشان منحصر به فرد است و در کشور نمونه ندارد، گفت: در یکی از روزها که صفحات خاطرات سال 94 را ورق میزدم، به مطلبی رسیدم که با خواندن آن آه از نهاد ناخودآگاهم بلند شد؛ و فقدان وجود پر ثمرت را بیشتر احساس کردم. افسوس و صد افسوس، کاش امروز هم بودی و کشور و منطقه را از فلاکتی که دچارش شده نجات میدادی. حتی اگر لازم بود، مانند همیشه هزینه آن را هم پرداخت کرده و میکنی.
فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی خطاب به پدرش افزود: با اندوه فراوان باید بگویم که امروز حال مردم کشورم اصلا خوب نیست؛ همان مردمی که ولی نعمتشان میخواندی و همیشه میگفتی همه چیز ما مردم بوده و هستند؛ و اگر مردم نبودند، نه انقلاب پیروز میشد، نه در جنگ توفیق داشتیم و نه بر توطئههای داخلی و خارجی فائق میآمدیم؛ و تو برای سربلندی و شادی آنها خوندلها خوردی و زخمزبانها شنیدی. متأسفم که بگویم هر سالی را که پشت سر میگذاریم شرایط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور بدتر میشود و معیشت و امرار معاش مردم سختتر.
وی تأکید کرد: اکنون منطقه آبستن حوادثی بد و بس خطرناک است. بیش از سه ماه از که رژیم سفاک و غاصب اسرائیل، فلسطینیان مظلوم و به ویژه زنان و کودکان بیپناه و بیگناه غزه را با بیرحمانهترین وجه به خون و آتش کشیده است و همچنان هر روز بر تعداد کشتهها و مصدومان اضافه میشود. هرچند موج اعتراضهای مردمی در سراسر جهان بالا گرفته، ولی افسوس که تا کنون نتیجه عملی برای متوقف کردن ماشین جنگی متجاوزان نداشته است. اطمینان دارم اگر تو بودی تدبیر و اندیشهای داشتی و این گونه منفعلانه نظارهگر نبودی.
فاطمه هاشمی تصریح کرد: به عنوان شاهد به یکی از نوشتههای خودت استناد میکنم؛ که آنجا نوشته بودی هز لحظه شروع انقلاب تاکنون در پیچ و خمهای مهم انقلاب نقشهایی داشتهام که سه مورد آنها به نظرم مهمتر است. در روزهای آخر جنگ هشت ساله با عراق روشن بود که ادامه جنگ به مصلحت نیست، ولی با وجود شعارهای جنگ جنگ تا پیروزی و تأیید امام، نقش مهمی ایفا کردم. به عنوان فرمانده جنگ و جانشین فرمانده کل قوا واقعیتهای جبهه را که در هیاهوی سپاه روشن نبود، به مسئولان و سپس به امام گفتم و سپس در جلسه سران قوا خدمت امام، عدم امکان پیروزی را ثابت کردیم.
وی به نقل از آیتالله هاشمی رفسنجانی ادامه داد: امام مشکلشان این بود که با آن همه تسلیحات که تا آخرین نفر و تا آخرین قطره خون و تا رفع فتنه بجنگیم، چگونه ناگهان پذیرش قطعنامه را اعلام نماییم؟ اضافه کردند خودشان از مسئولیت رهبری کنار میروند و ما اداره کنیم. من در جواب گفتم که این کار را مشکلتر میکند. بهتر است من به عنوان جانشین فرمانده کل قوا و فرمانده جنگ قطعنامه را امضا کنم و شما برای حیثیت من را محاکمه کنید و با قربانی شدن من کشور، مردم و انقلاب را نجات دهید. امام با نظر عطوفانه ای به من آن را نپذیرفتند و پذیرفتند که خودشان بپذیرند و از ما خواستند که مردم را توجیه کنیم؛ و این قسمت تاکنون گفته نشده است.
فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی افزود: نمونه دوم در انتخابات سال 92 ریاست جمهوری که کشور به بنبست رسیده و اصولگرایان به پیروزی خود و ادامه راهشان مطمئن بودند، مردم و مراجع تنها راه را در نامزدی من(آیتالله هاشمی رفسنجانی) میدانستند و من موافق نبودم. در شب قبل روز آخر نامنویسی احساس کردم که دچار استدلال نظر شدهام و تصمیم گرفتم که اسم بنویسم و عصر شنبه در وزارت کشور ثبت نام کردم و از همان جا موج شادی مردم برخاست و ظرف چند ساعت تمامی کشور را لرزاند. گرچه شورای نگهبان با اصرار مصلحی وزیر اطلاعات من را به بهانه سن زیاد رد صلاحیت کرد و من هم موج عظیم مردمی را پشت سر دکتر روحانی قرار دادم که پیروز شد و دولت از دست تندروها نجات یافت و اعتدال و امید حاکم شد. ولی تندروها میدان را خالی نکردند و با حمایت مخفی رهبری مانع حل مشکل تحریمها میشدند و رهبری هم با شرایط غیر قابل اجرا عملا دست دولت را بسته بودند.
وی در خصوص نمونه سوم از خاطرات آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز گفت: عصر شنبه که قرار بود فردای آن نتیجه مذاکرات یک هفتهای لوزان اعلام شود، هم روحانی و هم ظریف از ترس مجلس سرگردان بودند. ساعت 3:45 بعد از ظهر به دفتر روحانی رفتم و در مدت کوتاهی ایشان را قانع کردم که اقدام کنید و توطئه تندروها و برخی را گفتم؛ که ایشان هم منکر نبود. ایشان هم فورا ظریف را احضار کرد؛ صفحه برگشت، ضعفها رفت و امید و تصمیم آمد.
فاطمه هاشمی اظهار داشت: پدرم! همان طور که همه میدانند، کارهای بزرگی برای کشور انجام دادی. چه قبل از انقلاب که مبارزه میکردی و شکنجههای زیادی را تحمل میکردی و چه بعد از انقلاب و در هر کسوتی که قرار گرفتی، آبادی و سربلندی ایران هدف غایی تو بود. آرمانی که مخالفین ایران عزیز، آن را نمیخواستند و برای همین بود که تاب تحمل تو را نداشتند. تو تا پایان عمر شریفت بر سر هر پیمانی که با مردم داشتی ثابتقدم و استوار ماندی و ناگهان در میان بهت مردم از میان ما پر کشیدی و به معبود خود پیوستی؛ و همچنان پس از هفت سال صاحبان زور و قدرت در پی حذف نام و تفکرات روشنگرانهات هستند.
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی فاطمه هاشمی سالگرد ارتحال آیت الله هاشمی رفسنجانی هفتمین سالگرد آیت الله هاشمی رفسنجانی انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی آیت الله هاشمی رفسنجانی فاطمه هاشمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۰۱۷۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟ /خاطرات عروس بزرگ امام از فوت دو فرزندش و علت آن
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»
۲۷۲۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899748